دانلود مانهوای اعلیحضرت لطفا دوباره منو نکش

دانلود مانهوای پرنس میونگ یانگ

خلاصه داستان : جئوکیون، شاهزاده چهارم که با کمال میل راهی را در پیش گرفت که با سرنوشت در تناقض بود! با راز بزرگش در مسابقه ای شرکت کرد که برای تاج و تخت برای تبدیل شدن به یک الهه ی جاودانه برگزار شده بود . بیست شاهزاده و یک تاج و تخت! در میان دسیسه ها و دشمنی و خون و خون ریزی برای تاج و تخت حماسه ای از عشق و نفرت شکوفا می شود و .... آیا پرنس جذاب ما میتونه رازشو حفظ کنه!؟

دانلود مانهوای معنی تو بودن چیه؟

خلاصه داستان : در ازای پرداخت بدهی های عظیم خانواده سلطنتی ، پرنسس ویولت برای ازدواج با وینتر پسر نامشروع دوک فرستاده شد. “من در زندگیم چنین مرد شگفت انگیزی رو ندیدم.” خوشبختانه ، ویولت در نگاه اول عاشق شریک زندگی تنظیم شده خود شد ، اما سرنوشت ازدواج آنها از ابتدا شکست خورده بود. “اگه این آسون بود ، نمیخواستم بهت بگم. فقط این یه بار با هم … ”” “میفهمی که چقدر پول جابجا شده است در حالی که اینجا ایستادی و وقت منو هدر میدی؟” سه سال بعد ، ویولت مطمئن نبود که چنین مرد شلوغی حتی برای شرکت در مراسم خاکسپاریش به زحمت بیفته وقتی تصمیم گرفت به همه چیز پایان دهد “چه اتفاقی می افته …” ویولت در آینه قدی اتاق خواب خالی به خود خیره شد. شخصی که در آینه است مشخصاً شوهرش ، وینتر بلومینگ بود. پس چرا او و شوهرش بدنشون عوض شده؟ “فکر کنم که الان واقعا دیوانه شدم.”

دانلود مانهوای زنده ماندن به عنوان بچه شیطان

خلاصه داستان : دنیا محکوم به فناست. از نو شروع کن ! هر چقدر هم که برای جلوگیری از پایان دنیا با تکرار نزدیک به هزار بار عقب برگردم، هرگز نتونستم پایان رو تغییر بدم. حالا من دیگه خستم بازگشت هم خسته کننده ست. این بار چند ساله میشم؟ برگشت به گذشته داخل بدن های مختلف ، من دیگه نمیخوام دوباره همه چیو تکرار کنم .

دانلود مانهوای رژلب امپراطوریس

خلاصه داستان : لی جاعه یک دانش آموز معمولی دبیرستانی که آرزو دارد یک آرایشگر شود.من به طور تصادفی یک رژ لب برداشتم و توسط رژ لب به داخل آینه کشیده شدم.وقتی چشمانم را باز کردم، دیگر جائه ، دانش آموز دبیرستانی با چهره معمولی نبودم.همه چیزش به زیبا و عالی بود!
دوباره از رژ لبش استفاده کرد ، تنها کلیدی که بازگشت به زندگی معمولیش بود، اما به زندگیش برنگشت و فقط صورت قبلیش تو این دنیا برگشت! "حالا باید با این چهره چیکار کنم ؟!"